مقالات کاراسهم: مقالات کارشناس رسمی، ارزشگذاری شرکت و ارزشگذاری سازمان، ارزشگذاری استارت آپها و شرکتهای نوپا، ارزشگذاری سهام و ارزشگذاری اوراق بهادار، ارزشگذاری برند و ارزشگذاری نشان تجاری، ارزشگذاری و حسابرسی توسط کارشناس رسمی دادگستری
صورت های مالی یک شرکت، جزییات مربوط به فعالیت های بنگاه اقتصادی مذکور، نرخ های فروش محصولات، سرمایه گذاری های انجام شده، هزینه های تولید و... را شامل می شود که در ادامه به بررسی جزییات آن می پردازیم.
كی از قوانین مهم، ماده 141 قانون تجارت است. در واقع برخی از افراد شركت های مشمول این قانون را شركت هایی ورشكسته می دانند؛ در حالیكه برخی از این شركت ها، ارزشمندند و این قابلیت را دارند كه با راه های مختلفی از مشمولیت این ماده قانونی خارج شوند
در سال 1977 استوارت سی مایرز نظریهاي را عنوان کرد که اساس این نظریه بر این مبنا استوار است که در ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری میتوان از مفاهیم مربوط به اختیار معاملههای مالی مربوط به بازار اوراق مشتقه استفاده نمود.
متناظر قطعی درآمد غیرقطعی: ارزشگذاری فرصتهای سرمایهگذاری بر اساس مدل ارزش فعلی در بسیاری از موارد ناممکن است چرا که این مدل به این نیاز دارد که ریسک به عنوان انحراف استانداردی از بازده دوره تملک محاسبه شود. بنابراین استفاده از این مدل در موردشرکتهای تازه وارد، چالش برانگیز است.
روش فرست شیکاگو از دیگر روشهایی است که از اعتبار نسبتا خوبی در نزد تحلیلگران و ارزشگذاران سهام فناوری برخوردار است. شیوه کار در این روش از این قرار است که تعداد محدودی از سناریوهای مجزا بوسیله روش تنزیل وجوه نقد یا همان روش ارزش فعلی، ارزشگذاری می شود.
روشهاي معمول ارزشگذاری شرکتها، مورد استفاده مطلوبی را در ارزشگذاري شرکتهاي فناوري محور و نوپا نخواهد داشت چرا که مفروضات این مدلها با شرایط خاص چنین شرکتهایی تناسب زیادي ندارد. بنابراین در ارزشگذاري شرکتهاي فناوري محور و نوپا عموماً روشهاي دیگري مورد استفاده واقع می شوند.
روش هزینه محور: روش هزینه محور متکی بر این پیش فرض است که هزینه هاي جایگزینی یک دارایی، نشانهاي خوب براي ارزش منصفانه آن دارایی می باشد. به عبارت دیگر فرض میشود که یک سرمایه گذار محتاط چیزي بیش از ارزش جایگزینی بازار را براي تملک یک دارایی نخواهد پرداخت.
روش بازاری: روش بازاري مبتنی بر شناسایی و مقایسه شرکتهای تقریبا مشابه در صنعت می باشد که در زمان حال یا در دورهاي نه چندان دور سهام آنها مورد مبادله قرار گرفته است. بنابراین دراین روش رویدادهای واقعی ارزشگذاری مربوط به سایر شرکتهای مشابه، مبنای محاسبات است.
ارزشگذاري شرکتها و سهام شرکتها، از جمله مسائلی است که از گذشته مورد توجه بسیاري از تحلیلگران مالی قـرار داشته است و بر همین اساس مدلهاي متفاوتی براي آن گسترش یافته است. اگرچه برخی از این مدلها در عمل مفیـد هستند، استفاده از آنها براي ارزشگذاري شرکتهاي فنآوري بنیان و مخصوصا آنها که نوپا هستند مناسب نیسـت.
* ترجمه و تلخیص: دکتر مجید معروفخانی * این مقاله شامل جمع آوری و طبقهبندی اشتباهات انجام شده توسط تحلیلگران مالی، بانکهای سرمایهگذاری و مشاوران مالی در ارزیابی شرکت است. نویسنده تحت عنوان مشاور به بسیاری از ارزیابیها از قبیل تحصیل شرکت، فروش، ادغام و فرآیندهای آربیتراژ دسترسی داشته است که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
کاراسهم متشکل از کارشناسان رسمی دادگستری در زمینه تخصصی ارزیابی و ارزشگذاری سهام و اوراق بهادار است که برای انجام خدمات کارشناسی رسمی شامل ارزیابی و ارزشگذاری رسمی و ارائه ی مشاوره کارشناسی در این زمینه تشکیل شده است.